سوم راهنمایی بودم. قرار شد بهمان تقدیرنامه بدهند. خانم ناظم
اسمم را خواند و دویدم رفتم بالای سکو ایستادم. مدیر از روی تقدیرنامه خواند که
خانم هَـ.. عین، دستم را بردم بالا و گفتم اجازه خانوم، هِـ گفت باشه، ساکت باش. گفتم
آخه اسممو اشتباه خوندین. گفت ساکت شو ببینم. و ادامه داد خانم هِـ ما مُفتخوریم
که شاگردانی چون شما داریم. گفتم اجازه خانوم، ببخشید مُفتخریم درسته. تقدیرنامهی
منو پاره کرد و گفت گمشو پایین، بیشعور بیلیاقت. دیروز مادر شاگردم تماس گرفته
بود که نمیتواند بیاید دنبالش و اسم مادربزرگش ثبتشده جزو آنهایی که میتوانند
بچه را تحویل بگیرند. بچه نشسته بود توی دفتر تا کسی بیاید و تحویلش بگیرد. شک
کردم. جلو رفتم و سلام کردم. پرسیدم شما خانم فلانی نیستید. چشمهایش را ریز کرد و
گفت شاگرد قدیمیم که نمیتونی باشی، من تهران نبودم. گفتم تهران که نه، من نمیدونم
چندتا ولی شما شاید یادتون باشه در دوران مدیریتتون چندتا تقدیرنامه پاره کردین و
فحش دادین. خاطرتون هست؟ و بله. بله خانم مدیر، مادربزرگ سارا بود. دنیا چقدر بزرگ
است و چقدر زمان به آدمها میدهد برای چهها کردنها. چقدر گشته بود و گشته بود
که من سالهاست از اهواز رفته بودم و دختر خانم مدیر بعد از دانشگاه عروس شده بود
و تهران مانده بود و حالا نوهاش شاگرد من است. دست دخترک را با خشونت کشید و گفت
بیا بریم. باید کلاستو عوض کنم، معلما همهشون عقدهایان. پس شناخته بودی خانم
مدیر وگرنه چرا باید آنطور منقلب میشدی. سارا دستش را از دست مادربزرگش کشید
بیرون و گفت میس بغلم نکردی. در آغوش گرفتمش و بوسیدمش و خداحافظی کردم. و چقدر
خوشحالم که هنوز یک معلم عقدهای نشدهام یا دست کم از هیچکس این لفظ را نشنیدهام. چقدر خوشحالم که بچهها را به جنون دوستدارم.
به قول یکی از شعرای اهوازی که معاصر سعدی بوده:
پاسخحذفالجبل لا يصل إلى الجبل ولكن آدم يأتي إلى آدم.
(هاهاها، خالی بستم)
در ضمن:
رنگ وبلاگ مبارک! چی بود اون رنگ سیا
بلکه شد رنگ دلت رنگ دل بچهگیا!
متشکرم
حذفدوم دبیرستان معلم سر کلاس گفت من به بچهها نگاه که میکنم، همان لحظه اول از برخی خوشم میآید و از بعضی متنفر میشوم. اشاره کرد به من گفت مثلا همین پسر، از لحظه اول از نجفی متنفر شدم.
پاسخحذفگاهی ممکنه این حس بوجود بیاد اما اینکه به زبون بیاری یا در رفتارت با شاگرد اثر بذاره خیلی عجیبه برای من. و البته شاگردا هم همینطورن از لحظهی اول تصمیم میگیرن روزگارو سیاه کنن.
حذف