پنجشنبه، آبان ۱۸
تیر ۱۳۸٥
تاب نمی آورم
گرمی دستانت را
هرچند گاه و بی گاه،
ناگاه
در وسوسه ی آغوشت می سوزم!!!
نه تقدير می خواهد
نه خدا
به دنيا می آيم
لباس می پوشم
به خيابان می روم
رو به روی جهان می ايستم
درست رو به روی جهان
چشم در چشمش!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر