فاصله را تو یادم دادی
وقتی با لبخند دور شدی از من
عکاس بهتر از ما فاصله را می فهمید
تو در عکس نیستی فاصله یعنی تو
اما ... اگر ... شاید ...
اما گناه ، نه گناه من نبود
اگر تو را برای من ننوشتند
شاید من اشتباه کردم
اما ... اگر ... شاید ... نبود
نه گناه من نبود
تو را با فاصله برای من نوشتند
حال من شاید خوب است
نمی دانم ...
ملالی نیست جز نشنیدن صدایت ...
جز ندیدن نگاهت ...
و جای نوازشهایت بر پهنای تنم جور بدی خالی است ...
حال من شاید خوب است
نمی دانم ...
باید فکر کنم ...
آرام بخش ها به من کمک می کنند تا دردهایم را تاب بیاورم ...
و این سیگارها که پا به پای من می سوزند
خوب می فهمند که من چگونه می سوزم ...
حال من شاید خوب است ...
اما حال دلم خراب است .... خراب
تو را می طلبد بیمار گونه
تبش بالاست و هذیان می گوید ...
مدام تو را نجوا می کند ...
حال من شاید خوب است ...
اما تو باور مکن تا تو دوری حال من و دل ...
دلم یه اتاق خلوت و تاریک می خواد که این قدر اونجا بشینم و تو تنهاییم همونجا بمیرم
دلم یه ذره شجاعت می خواد که پشت پا بزنم به همه گذشته ها و وابستگیام
دلم یه فریاد می خواد به بلندی صدای ناقوس کلیسا که همۀ دَردام از تو سینم بریزن بیرون تا آروم بگیرم
دلم یه کمی بی رحمی می خواد تا دل بکنم ار همه چیز و همه کس
دلم می خواد همه بشقاب ها و لیوان ها رو بشکونم و بعد بشینم نگاه کنم و لذت ببرم از کاری که کردم
دلم می خواد همه گل هایی که تو باغچه کاشتم بکنم و پر پر کنم
دلم شونه های تورو میخواد تا سرمو بزارم روش و تو دستات گم بشم و اونقدر اونجا بمونم تا آروم شم
دلم فقط تورو می خواد که این جا باشی و وقتی آروم شدم یه بغل عاشقونه مهمونم کنی
دلم فقط تو رو می خواد، دلم تو رو می خواد ، فقط تو رو
اهواز،آه اگر،تنها اگر این سه عزیز حاضر و دو عزیز درخاک خفته ام آنجا نبودند تا هرگز هرگز پایم را حتی تا حوالی آن جا نمی گذاشتم،قلبم تیر می کشد،سال 89 بدیهاش اونقدر زیاد و عمیق بود که منو محکم کوبید زمین،محاله این سال از یادم بره. پر از تجربه ها و حس های تلخ پر از لحظه های دلزدگی ،خوشحالم که 89 داره نفس های آخرشو می کشه.... یه وقتی،وقتی می رسیدم اهواز حس خوبی داشتم اما حالا ازش متنفرم ، وقتی برمی گردم تهرون حالم بهتره،این جا تهران است با همه دردسراش و من آرامم،این تهران تا وقتی منتظره تو برگردی قشنگترین شهر دنیاست.رسیدن بهار ، وقتی سرمای زمستان در تار و پودت رخنه کرده باشه، چه سود؟! گرچه آرزوی نیک داشتن دیرگاهیست کهنه شده ولی به هر حال امیدوارم سال آرام و بدون دغدغهای داشته باشید،امسال هم با همه خاطرات تلخ و شیرینش , روزهای بد و بد و بدش ، می شه سال گذشته،درست مثل همه سالهای دیگه، 90، لطفا سال خوبی باش...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر