یکشنبه، خرداد ۱۹

دیگه درد نداره


از یه جایی به بعد وقتی ضربه می‌خوری دیگه دردت نمی‌گیره. فقط می‌شی یه تماشاچی واسه تیکه‌تیکه‌هات که پخش و پلا شدن. اولش با خودت فکر می‌کنی که اِ این منم ها، چه متلاشی! بعد با خودت می‌گی پاشم تیکه‌هامو جمع کنم. بعدترش با خودت می‌گی آخه که چی بشه. بعدترتَرش یه زهرخند به لبت می‌شینه و تیکه‌هاتو از جلوت با پا هول می‌دی اونطرف‌تر واسه تیکه‌های بعدی جا باز بشه.

۱ نظر:

  1. آدم رفته رفته بیش از حد بردبار می شود.
    آگاهانه و تعمداً بردبار می شود. این مصیبت است.

    پوست انداختن - کارلوس فوئنتس


    اولش با خودت فکر می‌کنی که اِ این منم ها، چه متلاشی! بعد با خودت می‌گی پاشم تیکه‌هامو جمع کنم.......

    چه تصویر خوبی ساختی، نقاش هستی؟ یا عکاس؟ ;-)

    توی همون کتاب:
    اول رنج بکش بعد حق داری از رنج کشیدن حرف بزنی . اما رنج خواه به کوچکی جنازه ای تصادفی جلو در خانه ات باشد یا به بزرگی سرطانی توی دل و روده ات تا نشناختیش ازش حرف نزن .

    خوبه که شناختیشون ...

    پاسخحذف