از یه جایی به بعد وقتی ضربه میخوری دیگه دردت نمیگیره.
فقط میشی یه تماشاچی واسه تیکهتیکههات که پخش و پلا شدن. اولش با خودت فکر میکنی
که اِ این منم ها، چه متلاشی! بعد با خودت میگی پاشم تیکههامو جمع کنم. بعدترش
با خودت میگی آخه که چی بشه. بعدترتَرش یه زهرخند به لبت میشینه و تیکههاتو از
جلوت با پا هول میدی اونطرفتر واسه تیکههای بعدی جا باز بشه.
آدم رفته رفته بیش از حد بردبار می شود.
پاسخحذفآگاهانه و تعمداً بردبار می شود. این مصیبت است.
پوست انداختن - کارلوس فوئنتس
اولش با خودت فکر میکنی که اِ این منم ها، چه متلاشی! بعد با خودت میگی پاشم تیکههامو جمع کنم.......
چه تصویر خوبی ساختی، نقاش هستی؟ یا عکاس؟ ;-)
توی همون کتاب:
اول رنج بکش بعد حق داری از رنج کشیدن حرف بزنی . اما رنج خواه به کوچکی جنازه ای تصادفی جلو در خانه ات باشد یا به بزرگی سرطانی توی دل و روده ات تا نشناختیش ازش حرف نزن .
خوبه که شناختیشون ...